
واسه ی دیدن بارون اشکام دوباره خاطره هامو سوزوندم
ولی تو اینجا نبودی ببینی چجوری پای نگاه تو موندم
تو نبودی که ببینی دلم رو ، چجوری عاشق عشق تو مونده
منو که بی تو یه لحظه نبودم کی دل خاطره هاتو شکونده
میون رنگ عجیب نگاهت ، یه کمی فاصله مونده تا دریا
تا دل خسته نفس به نفس شه ، تو بیا واقعی شو خود رویا
واسه ی دیدن ساحل چشمات ، همه ی دار و ندارم میدم
واسه ی شادی قلبت عزیزم ، همه احساس تــو قلبمو میدم
نمی دونـــم ، نمی دونـــم
نمی دونـــم ، نمی دونـــم
واسه ی دیدن بارون چشمام همه ی خاطره هامو سوزوندم
آخه تو اینجا نبودی ببینی چجوری پای نگاه تو موندم
تو نبودی که ببینی دلم رو ، چجوری عاشق عشق تو مونده
منو که بی تو یه لحظه نبودم کی دل خاطره هاتو شکونده
میون این همه دوری مفرط چجوری میشه دستاتو بگیرم
حالا که خسته ی بغضــم عزیزم تو نذار اینجوری بمیرم
نمی دونـــم ، نمی دونـــم
|